آشنایی با تاریخچه آجر قزاقی و سیر تحولات آن در ایران
تاریخچه آجر قزاقی و سیر تحولات آن در ایران افزون بر ۷ هزارسال است. آجر قزاقی در طول این مدت دراز، گر چه ابعاد خود را حفظ کرده است(۲۰*۱۰*۵.۵) اما تحولات زیادی را به خود دیده است. ابتدا مروری سریع بر این تحولات خواهیم داشت و سپس ذیل سرتیترهای مختلف، به صورت مفصلتر به آنها خواهیم پرداخت. اما پیش از آن یک معرفی اجمالی از آجر قزاقی و تاریخچه آن در ایران: *معرفی سریع آجر قزاقی* شاید شنیده باشید که گاه آجر قزاقی را معادل آجر سنتی و دستساز به کار می برند اما در واقع آجر قزاقی، به آجر سنتی و دستسازی گفته میشود که دارای طول ۲۰ سانت، عرض ۱۰ سانت و ضخامت ۵.۵ سانت باشد. آجرهای سنتی با ابعاد مختلف، اسمهای مختلفی به خود میگیرند که برخی از مشهورترین آنها، نیمه، پلاک، چهارگوش، ختایی و نظامی است. *قدمت آجر قزاقی در معماری ایرانی* قدمت استفاده از آجر قزاقی در بناهای ایرانی به بیش از ۷ هزارسال پیش برمیگردد. شاهد این ادعا یافتههایی است که از بناهای مدفون شده زیر خاک در دزفول و اندیمشک و اطراف شهرهای خوزستان، به دست آمده است. حتی آجرهای به کار رفته در این بناها، خشت و خام نیستند بلکه آجر پخته به شکل دقیقاً آجر قزاقی هستند. البته سایر استانها نیز مستثنی از این امر نیستند و در اقصی نقاط ایران از آجرهای پخته سنتی در ابعاد قزاقی یا آجرهای خشتی استفاده میشده است اما شاید در این میان، استانهای خوزستان و کرمان از مرکزیت بیشتری برخوردار باشند. گفتنی است شهر دزفول، شهر آجری ایران نیز نام دارد. دکتر “ماهرالنقش” در یکی از مطالعاتی که در مورد آجر و شهرهای آجری ایران انجام دادهاند به این نکته، اشاره کردهاند. همین قدمت طولانی آجر قزاقی در معماری ایرانی حاکی از آن است که وجه تسمیه و علت نامگداری این آجر به قزاقخانه های روسی در زمان جنگ جهانی اول، برنمیگردد. احتمالا کلمه “قزاقی” تغییر یافته کلمه “جذب آبی” است زیرا قابلیت جذب مناسب آب، یکی از خواص آجر قزاقی است. *مروری کوتاه بر سیر تحولات آجر قزاقی در ایران* سیر تحولات آجر قزاقی در معماری ایرانی را در این ۵ سرتیتر بررسی خواهیم کرد: همانطور که اشاره شده، لزوما تمام این تعییرات در همه آجرپزی ها رخ نداده است مثلا از روش کوره چینی” تختچینی”، منحصرا در مجموعه “آجر سنتی حیدری” استفاده میشود به ویژه اینکه این روش مشکل و تخصصی بوده و نیاز به آموزش پرسنل دارد. اما در خصوص تحولات ذکر شده باید گفت: پختن خشت و لذا تبدیل خشت به آجر، موجب استحکام بیشتر آن شد. استفاده از قالب کفبسته به جای کلاف، موجب گونیا و مسطح شدن سطوح آجر و زیباتر شدن آن و نیز هم سایز شدن آجرها و استحکام بیشتر آنها شد. همچنین تغییر در سوخت کورههای مجموعه آجر سنتی حیدری و نیز تغییر در نحوه چیدن آجرها در کورههای این مجموعه، موجب فراهمشدن زمینه تولید آجرهای رنگی مستحکم در رنگهای طبیعی متعدد شد. *آجرهای خشتی، پیش از آجر قزاقی* آجر قزاقی در ابتدا به صورت خشتمال بوده و الان نیز بسیاری از معماران قدیمی، به آجر قزاقی، خشت یا خشتمال نیز میگویند. خشتها در واقع آجرهایی بودند که پخته نمیشدند و حرارت کوره به خود نمیدیدند. بلوکهای گلی قالب زده شده در معرض آفتاب خشک میشدند. *طرز ساخت خشت قزاقی* در گذشته قالب آجرهای قدیمی، به شکل کلافی چهارگوش و بدون کف، بوده است. این کلاف داخل یک ظرف آب قرار میگرفت و فرد قالبدار، گلی را که با آب نسبتاً زیاد چونه گرفته شده بود، داخل کلاف چهارپهلو قرار میداد. فرد قالبدار (که در آن زمان، خشتمال نامیده میشد)، با ریختن مشتی آب روی گل و کشیدن دست بر آن، سطح گل قالبگرفته شده را صاف میکرد و سپس کلاف را بیرون میکشید. *چرا قدیمیها به آجر قزاقی، خشتمال میگفتند؟* همانطور که گفتیم افراد قالبدار یا خشتمال با استفاده از حرکات دست، سطح خشت را صاف میکردند و به قولی خشت را میمالیدند. به همین دلیل به این آجرها، خشتمال میگفتند. در گذشته این خشتها به صورت خام استفاده میشدند و داخل کوره نمیرفتند. احتمالا شما در شهرستانها و روستاها، خانه هایی را دیدهاید که با خشت خام ساخته شدهاند. *تغییر قالب آجر قزاقی از کلاف به قالب دارای کف* به مرور زمان برای اینکه آجرهای خشتمال، گونیا باشد و از کیفیت خوبی برخوردار باشد، کف(ته) کلاف چهارپهلو را با تخته بستند و قالب به وجود آمد. استفاده از قالب کف بسته علاوه بر اینکه موجب گونیا شدن آجر و نیز همسایز شدن آجرها میشد موجب استحکام بیشتر آنها نیز میشد؛ اما چطور؟ چند بار کوبیدن قالب به زمین موجب تراکم بیشتر گل درون قالب میشد و لذا چونه قالب گرفته شده فشردهتر شده و آجر مستحکمتری را به دست میداد. در حالیکه در روش استفاده از کلاف، فشار خاصی(جز کمی فشار دست قالبدار) به گل در حال خشتمالی وارد نمیشد. حالا به جای اینکه گل را با آب مخلوط کنند و داخل کلاف قرار دهند، باید کاری میکردند که گِل به کف قالب نچسبد. شاید فکر کنید برای این منظور از خاک استفاده میکردند؛ همانطور که برای جلوگیری از چسبیدن خمیر نان به سینی، از آرد استفاده میکنیم. اما گزینه انتخابی برای پاشیدن به کف قالب، خاک نبود بلکه خاکستر تنوری بود، اما چرا؟ *کاربرد خاکستر تنوری در صنعت آجرپزی* همانطور که گفتیم پس از تبدیل کلاف قالببندی آجز قزاقی به قالب کفبسته، احتیاج به مادهای بود که مانع از چسبیدن گل به کف قالب شود. برای این منظور از خاکستر تنوری استفاده شد. استفاده از خاک برای این منظور موجب ناصاف و ناگونیا نشان دادن سطح خشت و دیده شدن زبری و فرورفتگی در آن میشود و آجر حاصله کیفیت مطلوب را نخواهد داشت. بنابراین از خاکستر تنوری برای اندود قالب و حتی چونه های گل استفاده شد که حتی هماکنون نیز در مجموعه “آجر سنتی حیدری” از همین روش استفاده میشود. خاکستر تنوری همانطور که از اسمش پیداست هیزم و فضولات حیوانی است که قدیم در تنور میسوزاندهاند. *پختن خشت و سیر تحولات در سوخت کوره* در گذشته برای تهیه خشتهای پخته، آنها را در کوره هایی قرار میدادند که سوختشان با استفاده از سوزاندن هیزم، فضولات حیوانی،چوب و تنه درختان و بوته های صحرایی، تامین میشد. به این ترتیب خشت خام، تبدیل به آجر پخته میشد. بعدها از ذغال سنگ برای سوخت کوره های آجرپزی استفاده شد که به دلیل اینکه آلودگی بسیاری تولید میکرد، محیط زیست مانع استفاده از آن در کورههای آجرپزی شد. تا اواخر دهه ۶۰ ، سوخت کورهها با استفاده از ترکیب ضایعات پنبه، خاک اره و نفت کوره(نفت سیاه یا مازوت) تامین میشد. در اوایل دهه ۷۰، استاد علیرضا حیدری، با ایجاد ابداعاتی در نحوه کورهچینی و استفاده از سوخت ترکیبی ابداعی خود (گاز صنعتی ، نفت گاز، مازوت به علاوه آب ) توانست به صورت طبیعی(بدون استفاده از رنگدانه) آجر قرمز تولید کند. *تغییر روش کورهچینی در تولید آجر سنتی* تا اواخر دهه شصت، در کوره های آجرپزی آجر سنتی ایرانی، از روش انبارچینی استفاده میشد. در آن سالها استاد “علیرضا حیدری” در حال تلاش برای تولید آجر سنتی رنگی بود. وی به این منظور دو سال تمام به آزمایشهای متعدد پرداخت و در نهایت توانست با تغییر سوخت کوره، شعله های رنگی تولید کند و نیز با تغییر نحوه چیدن آجرها در کوره( روش تختچینی) امکان حرکت شعله های رنگی در اطراف آجر و متعاقب آن، رنگی شدن آجر را فراهم کند. امروزه در مجموعه “آجر سنتی حیدری” آجرهای سنتی متنوع در رنگهای طبیعی حنایی روشن، حنایی ملایم، حنایی تیره، سفید بهی، سفیدگلبهی، خاکی، قرمز(بنفش روشن) و رنگ ترکیبی ( ابلق یا خالدار ) تولید میشود. *تولید آجر قزاقی رنگی، نقطه عطفی در معماری ملی* تا اوخر دهه ۶۰، آجرهای سنتی قزاقی تنها در رنگ سفید یا بهی تولید میشدند. در آن زمان آجر سنتی از اقبال مردمی افتاده بود به طوریکه بسیاری از تولیدکنندگان آجر سنتی، کسب و کار خود را تعطیل کردند. اما درست در همین سالها، یک نقطه عطف در حال شکلگرفتن بود. نقطهای که جهت شیب نمودار سیر کاربرد آجر سنتی در معماری ایران را از نزول به صعود برمیگرداند. و این نقطه عطف در یکی از مجموعههای آجر سنتی خاتون آباد در حال شکل گرفتن بود. مجموعه ای که توسط استاد علیرضا حیدری برپا شده بود و حالا او با استفاده از تجربیات ۳۰ ساله خود در صنعت آجر، در حال تلاش شبانهروزی برای تغییر رنگ طبیعی آجرهای دستساز بود. بالاخره تلاش استاد به بار نشست و ایشان پس از دو سال تلاش و آزمایشهای متعدد، موفق به تولید آجر دستساز با رنگ طبیعی قرمز و بعدها آجرهای رنگی متعدد شد. البته در دهه ۴۰ آجرهای رنگی ابلق(مشهور به بهمنی) با کیفیت عالی تولید میشد و این زمانی است که استاد علیرضا حیدری در کورهپزخانههای منطقه دولتآباد و هاشمآباد تهران به عنوان کورهسوز مشغول فعالیت بودند. آجرهای بهمنی مذکور علاوه بر اینکه با دانش آلمانی و کوره های آلمانی تولید میشدند، کاملا حنایی نبوده بلکه دو رنگ و ابلق بودند. همچنین سوخت مورد استفاده در این کورهها، سوخت پرهزینه ذغال سنگ بود که بعدها استفاده از آن به جهت آلاینده بودن ممنوع شد. همچنین تولید این آجرها شاید ۱۵ سال بیشتر به طول نینجامید زیرا صاحب کارخانه در سالهای انقلاب، مهاجرت کرد. اما استاد حیدری موفق شد مستقلا با دانش ایرانی و کوره ایرانی و نیز ابداعاتی چون ابداع روش کورهچینی تخت چینی، آجرهای حنایی یکدست تولید کند. در روش کوره چینی مذکور، شعله های آتش در اطراف آجر میچرخید و لذا رنگ آجر یکدست میشد. به این ترتیب با روانه شدن نسل جدید آجرهای سنتی، یعنی آجرهای سنتی رنگی و بادوام حیدری (دارای عمر هزارساله هم از نظر دوام رنگ و هم از نظر استحکام) جان دوباره ای به صنعت آجر سنتی ایران و معماری ملی بخشیده شد. آجرهای سنتی حیدری، ترمیم کننده زخمهای آثار باستانی کشورمان شدند و نیز لباسهای گرم و جانبخش آجری رنگرنگ به تن سرد و سنگی نماهای ساختمان شهر پوشاندند. آجرهایی که چنان مورد اقبال واقع شدند که پشت در خانههای ایرانیان نمادند بلکه به داخل منازلشان نیز راه یافتند و گوشه های گرم و دنج و دیوارهای روحبخش و چشمنواز برای نمای داخلی خانههاشان ساختند.